جدول جو
جدول جو

معنی پوست مار - جستجوی لغت در جدول جو

پوست مار
پوستی که از مار از تن اندازد. یا مثل پوست مار. سخت نازک
تصویری از پوست مار
تصویر پوست مار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به پوست مار -1 برنگ یا بنازکی پوست مار (کفشپارچه)، نوعی پارچه سخت تنک و مانند پوست مار که زنان از آن چارقد میکردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوست دار
تصویر پوست دار
آنک پوست دارد دارنده جلد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوست پاره
تصویر پوست پاره
قطعه ای از پوستپاره ای از چرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوست پاره
تصویر پوست پاره
قطعه ای از پوست یا چرم، پارۀ پوست، تکۀ پوست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوست وار
تصویر دوست وار
دوست مانند مانند دوست، دوست نما، شبیه دوست، دوستانه، برای مثال مده بوسه بر دست من دوست وار / برو دوستداران من دوست دار (سعدی۱ - ۵۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوست گر
تصویر پوست گر
پوست پیرا، دباغ
فرهنگ فارسی عمید