- پوست مار
- پوستی که از مار از تن اندازد. یا مثل پوست مار. سخت نازک
معنی پوست مار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به پوست مار -1 برنگ یا بنازکی پوست مار (کفشپارچه)، نوعی پارچه سخت تنک و مانند پوست مار که زنان از آن چارقد میکردند
آنک پوست دارد دارنده جلد
قطعه ای از پوستپاره ای از چرم
قطعه ای از پوست یا چرم، پارۀ پوست، تکۀ پوست
دوست مانند مانند دوست، دوست نما، شبیه دوست، دوستانه، برای مثال مده بوسه بر دست من دوست وار / برو دوستداران من دوست دار (سعدی۱ - ۵۷)
پوست پیرا، دباغ